سه‌شنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۷

بد خواه


بد خواه کسان هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند تا به خودش صد نرسد
من نیک تو خواهم و تو خواهی بد من
تو نیک نبینی و به من بد نرسد

ما با دشمنی و بغض به دیگران فقط به خودمان آسیب میزنیم

شکست


غير از خدا هر چه بخواهی شکست توست

شيخ رجبعلی خياط

بخوان


آن روز که در غار حرا ندا بر پیامبر (ص)آمد که بخوان ؛ رسالت نبوی با پیام خروج انسان از ظلمات و حرکت به سوی نور اغاز شد .بعثت پیامبر اکرم (ص)سرآغاز راهی شد تا انسان از شرک ؛ بی عدالتی ؛ تبعیض ؛ جهل و فساد بیرون آمده و به سوی توحید ؛ معنویت ؛ عدالت و کرامت حرکت کند.مبعث نبوی با نهضت معنوی شروع شد و انقلابی در عالم بشری ایجاد کرد که هنوز دامنه آن ادامه دارد .این تحول روحی ؛ مردم مادی بت پرست را به مبدا آفرینش راهنمایی کرد و از کردار زشت برحذر ساخت و به نیکویی دعوت نمود . پیامبر (ص) پیروان خود را به این منقبت ستود که شما بهترین امت من هستید و می توانید دنیای بشریت را با اجرای قانون متین قرآن به سعادت مطلوب برسانید .

مبعث مبارک


نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

یکشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۷

مانع


در زمانهای گذشته، پادشاهی تخته سنگی را
در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل
مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی
از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت
از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند
می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد.
حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ...
با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط راه بر نمی داشت. نزدیک
غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ
شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط
جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته
سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک
یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: "هر سد و مانعی
می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد"

دنيا


حال دنيا را بپرسيدم من از فرزانه ای گفت
يا خوابي است يا وهمي است يا افسانه اي
گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چيست
گفت يا برقي است يا شمعي است يا پروانه اي
گفتمش اينان که مي بينند چرا دلبسته اند
گفت يا خوابند يا مستند يا ديوانه ای

مدیریت از نگاه امام علی (ع)


نحوه تنظيم روابط مديران با افراد ذي نفوذ و توده مردم : هيچكس در گرفتاريهـــا كم ياري كننده تر و در انصـاف و برابري ناراحت تر و در خواهش ها پر اصرارتر و موقع بخشش كم سپاستر و در پيشامدهاي سخت كم صبر تر و سست تر از خواص نمي باشد. پس خشم همگان را به رضا و خشنودي چند تن مخر و خشم چند تن در برابر خشنودي همگان اهميت ندارد.

شیرینی مناجات


آمده است که روزی حضرت موسی (ع)برای مناجات با خدا میرفتند شخصی رذل ولا ابالی به ایشان رسید و گفت:از قول من به خدایت بگو :آخر من چقدر گناه کنم وتو مرا عذاب نکنی؟!.

زمانیکه حضرت موسی (ع) مناجاتش را به پایان برد وعازم برگشت بود از جانب خدا خطاب رسید که ای موسی! چرا پیغام بنده ام را نرساندی ؟

پیامبر خدا فرمود: خدایا خجالت میکشم تو خود میدانی که او چه گفت.خداوند فرمود : ای موسی از قول من به آن بنده بگو که من بالاترین بلاها را به تو داده ام وتو در بد ترین عذابها واقع شده ای لکن درک آن را نداری و متو جه نیستی و ان اینکه تو د یگر از از مناجات با من ودعا و نماز لذت نمی بری وهمینکه شیرینی مناجاتم را از دل تو برده ام این دردناکترن درد وعذاب برای توست .

پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷

جبران خليل جبران


به من آرامش ده

تا بپذیرم آنچه را نمی توانم تغییر دهم.
دلیری ده
تا تغییر دهم آنچه را می توانم تغییر دهم.
بینش ده

تا تفاوت این دو را بدانم.
دانایی ده
که از صراط مستقیم باز نیفتم.
بینایی ده
که در چاه نیفتم.
دیده ایی ده
که جز ربانیت و حقانیت تو نبینم.
دلی ده
که جز عبودیت تو بر نگزینم.

عاجزترین


نبيند مدعي جز خويشـتن را
كه دارد پردة پنـدار در پيـش
گرت چشم خدا بيني ببخشند
نبيني هيچ كس عاجزتر از خويش

تملق


يكي ازبزرگان گوید: از دو نفر دوری کن: یکی آنکه تملق تو را می گوید و دیگری آنکه میل دارد شما تملق او را بگوئید.

و زيباتر از هر زيبا


امام هادي (ع) :

خوبتر از هر كار خوبي ، انجام دهنده آنست و زيباتر از هر سخن زيبا ، گوينده آن است و ارزنده تر از هر دانشي ، دارنده آنست و بدتر از هر بدي ، بوجود آورنده آنست.

همت


کنفوسیوس:

به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید- حداقل یک شمع روشن کنید.

سعي


کنت بلانچارد:

اکثر مواقع تکرار جملهء ”سعی خود را می کنم“ تنها راه پر سر و صدا برای انجام ندادن کار است.

سه کار



پيامبر خدا(ص) به علي(ع) فرمود:


سه كار است كه اين امت طاقت آن را ندارند (از همه كس ساخته نيست):
- مواسات با برادران ديني در مال
- حق مردم را از خويشتن دادن
- ياد خدا در هر حال

ياد خدا (تنها) «سبحان ا... و الحمد... و ا... اكبر» نيست، بلكه ياد خدا آن است ؛ هنگامي كه انسان در برابر حرامي قرار گيرد از خدا بترسد و آن را ترك گويد.

نگاه


از ژولین بندا نویسنده فرانسوی پرسیدند:

از گذشتن جوانی تاسف نمی خوری؟ گفت: نه چون اگر چه جوان چشمش بهتر می بیند ولی به چیزی که باید نگاه کند نگاه نمی کند.

ویولونیست


برنارد شاو برای شنیدن کنسرت ویولونیستی رفته بود. در پایان کنسرت، زن میزبان از شاو پرسید: عقیده شما درباره این ویولونیست چه بود؟
شاو جواب داد: مرا یاد پادروسکی انداخت. زن گفت: پادروسکی؟... اما مثل این که استاد اشتباه می کنند، پادروسکی اصلاً ویولونیست نبود. شاو جواب داد: این آقا هم همینطور!

سیمای خدا


مسیح ع

چهار دسته هرگز موفق نخواهند شد سیمای خدا را ببینند:
1- ریا کار
2- دروغگو
3- تهمت زن
4- استهزاء کننده

سه‌شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۷

اقبال لاهوری


چو رخت خویش بربستم از این خاک
همه گفتند با ما آشنا بود
ولیکن کس ندانست این مسافر
چه گفت و با که گفت و از کجا بود

شکسپير


شکسپير ميگويد: ترديد ها به ما خيانت می کنند. ما را از کوشش بر حذر می دارند و از پيروزی هايی که به احتمال زياد نصيب ما خواهد شد محروم ميسازند.

گل سرخ


می گفت : بعضی آدمها مثل بوته های گل سرخند . وقتی می خوای علفهای هرز اطرافشون را بکنی ؛ با تيغاشون دستهاتو تيکه وپاره می کنند.

بیداری


آن کس که به فریاد دلش بیدار نشود به فریاد دیگران نیز بیدار نخواهد شد!!!

مدیریت از نگاه امام علی (ع)


دور كردن سخن چينان از خود :
در تصديق سخن چينان شتاب مكن زيرا سخن چين گر چه در لباس اندرز دهنده ظاهر ميشود اما خيانتكار است.

شنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۷

قبله من جمال تو


اي به تو آرزوي من بيشتر از جفاي تو- سر برود ولي ز سر كم نشود هواي تو
دشمن و دوست گو بكن هر غرضي كه ممكنست- جور همه جهانيان من بكشم براي تو
باقي عمر بر درت سر بنهم به بندگي- ناكسم ار نطق زنم مختلف رضاي تو
مونس من خيال تو دولت من وصال تو- قبله من جمال تو كعبه من سراي تو
از در تو كجا روم آري اگر ترا كسي- هست بجاي من مرا نيست كسي بجاي تو
بر سر آب و آتشم از دل و ديده رحم كن- باد نفاق در سرم نيست به خاك پاي تو
دست به دوستي ات زدم از تو مدد به همتي- حاجت من برآيد از معجزه دعاي تو
گفت نزاريا بكش بار جفا كه عاقبت- شاخ اميد بردهد از اثر وفاي تو
حكيم نزاري قهستاني

ندارد درنگ


شاد بر آنم که در اين د ير تنگ- شادی و غم هر دو ندارد درنگ

گدايی بهتر است از پادشاهی


پادشاهی به ديده ی استحقار در طايفه درويشان نظر کرد. يکی زان ميان
بفراست بجای آورد و گفت : ای ملک ما درين دنيا بجيش از تو کمتريم و
بعيش از تو خوشتر و بمرگ برابر و بقيامت بهتر.

اگر كشور گشای كامران است

و گر درويش حاجتمند نان است

در آن ساعت كه خواهند اين و آن مرد

نخواهند از جهان بيش از كفن برد

چو رخت از مملكت بربست خواهی

گدايی بهتر است از پادشاهی

ذبح شرعی


خدایا:
در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهی می کشاند، مرا با نداشتن و نخواستن رویین تن کن. مرا از همه فضایلی
که به کار مردم نیاید، محروم ساز.
خدایا:
مرا از این فاجعه پلید مصلحت پرستی ــ که چون همه گیر شده، وقاحتش از یاد رفته و بیماری ای شده است که از
فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده باشد، بیمار می نماید ــ مصون بدار تا به رعایت مصلحت، حقیقت را ذبح شرعی نکنم.

WC


در آن دورانی که به توالت های عمومی در شرق اطمینان کمتری وجود داشت، خانمی انگلیسی در تدارک سفری به هندوستان بود. مهمانخانه کوچکی را که متعلق به مدیر مدرسه محلی بود در نظر گرفت و اتاقی در آن رزرو کرد. چون نگران بود که آیا در مهمانخانه توالت وجود دارد یا خیر؟ در نامه ای به مدیر مدرسه سؤال کرد که آیا در مهمانخانه مورد نظر WC وجود دارد یا خیر ؟
مدیر مدرسه تسلط کاملی به زبان انگلیسی نداشت، نزد کشیش محلی رفت و پرسید که WC به چه معنی است؟ کشیش هم تا آن زمان نشنیده بود. دو نفری همت گماشتند تا معانی احتمالی این دو حرف را بیابند و نهایتاً به این نتیجه رسیدند که خانم مزبور طالب Wayside Chapel است. (کلیسایی کوچک در کنار جاده) که بداند آیا کلیسایی کنار جاده، نزدیک مهمانخانه وجود دارد یا خیر؟ آنها ابداً به ذهنشان خطور نکرد که این دو حرف ممکن است به معنی توالت باشد.
مدیر مدرسه در جواب خانم نامه‌ای نوشت. متن نامه به شرح زیر است:
خانم عزیز در کمال مسرت به اطلاع شما می رسانم که در 9 مایلی مهمانخانه یک WC وجود دارد که در میان بیشه‌ای از درختان کاج قرار گرفته و اطراف آن را چشم‌اندازی زیبا فرا گرفته است. این WC گنجایش 229 نفر را دارد و روزهای یکشنبه و پنجشنبه باز است. چون انتظار می‌رود افراد بسیاری در ماه های تابستان به اینجا بیایند، توصیه می‌کنم زودتر تشریف بیاورید.
اما، در این WC فضای ایستاده هم زیاد وجود دارد. این وضعیت مطلوبی نیست بخصوص اگر عادت داشته باشید مرتباً به آنجا بروید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید دختر من در WC ازدواج کرد و در آنجا بود که با شوهرش ملاقات کرد. واقعه بسیار عالی و جالبی بود. در هر محل نشستن ده نفر نشسته بودند. مشاهده سیمای آنها و شادمانی آشکار آنها بسیار دلپذیر بود. از هر زاویه می‌توان عکس گرفت. متأسفانه همسرم بیمار شده و اخیراً نتوانسته است به آنجا برود. تقریباً یک سال از آخرین مرتبه‌ای که رفته می‌گذرد که البته برای او بسیار دردناک است.
البته مسرور خواهید شد که بدانید بسیاری از مردم ناهارشان را با خودشان می‌آورند و تمام روز را آنجا می‌گذرانند که برایشان بسیار دلپذیر است. دیگران ترجیح می‌دهند قبل از وقت بیایند و تا آخرین لحظه هم بمانند. به آن بانوی محترم توصیه می‌کنم روزهای پنجشنبه به آنجا بروید زیرا نوازنده اُرگ نیز می‌آید و همراهی می‌کند.
جدیدترین چیزی که افزوده شده ناقوسی است که هر وقت کسی وارد می‌شود زنگ می‌زند. بازاری هم در آنجا داریم که نشیمن گاه مخملی برای همه فراهم می‌کند چون بسیاری بر این باورند که مدتهاست چنین چیزی لازم بوده است. چشم به راهم که شما را تا آنجا همراهی کنم و شما را در جایی قرار دهم که همه بتوانند شما را ببینند.با احترامات فائقه – مدیر مدرسه
خانم مزبور وقتی نامه را خواند غش کرد ... و البته هیچوقت به هندوستان نرفت.

خاکستر


آورده اند که شيخ ابوسعيد ابوالخير روزی در نيشابور با جمعی بسيار به کويی می رفتند ، زنی پاره ای خاکستر از بام می انداخت ، بعضی از آن بر جامه شيخ افتاد ، شيخ از آن متاثر نگشت . جمع در اضطراب آمدند و خواستند که حرکتی کنند با صاحبخانه . شيخ ما گفت آرام گيريد! کسی که مستوجب آتش بودگر با او به خاکستر قناعت کنند ، بسيار شکر واجب آيد . جمله جمع را وقت خوش گشت و هيچ آزاری به کسی نرسانيدند وبسيار بگريستند.

این قافله عمر


خيال تو


مجنون می خواست که پيش ليلی نامه نويسد. قلم در دست گرفت و اين بيت گفت :
خيال تو مقيم چشم است

و نام تو از زبان خالی نيست

و ذکر تو در صميم جان جای دارد.

پس نامه پيش که نويسم؟

چون تو در اين محلها می گردی،

پس قلم بشکست و کاغذ بدريد.

سزای گناه


امام حسين (ع): مبادا از کسانی باشی که به سبب گناهان ِ بندگان ِ خدا بر سرنوشت آنان بيمناک است ، ولی خود را از سزای گناه خويش ايمن ميداند .

خدایا معجزه کن


راویندرا کومار کرنانی:

کودک زمزمه کرد: " خدایا! با من حرف بزن"
و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید.
او فریاد کشید:" خدایا با من حرف بزن."
صدای آسمان غرومبه آمد.
اما کودک گوش نکرد.
او به دور و برش نگاه کرد و گفت:
"خدایا! بگذار تو را ببینم "
ستاره ای درخشید .اما کودک ندید.
او فریاد کشید:" خدایا! معجزه کن."
نوزادی چشم به جهان گشود. اما کودک نفهمید.
او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت:
"خدایا! به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی."
خدا پایین آمد و بر سر کودک دستی کشید.
اما کودک دنبال یک پروانه کرد.
او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد..........

جمعه، تیر ۲۸، ۱۳۸۷

توی حقیقی


اگه یاد بگیریم کمی در روز به خدایی که اینهمه عاشق ماست فکر کنیم عاشق همه می شدیم ..چون اونها می تونن یادآور خداوند واسه ما باشند. آمین ... خدایا چشمان قلب مارو رو به خودت باز کن تا توی حقیقی را بشناسیم.

خسرو شکیبائی


انا لله و انا الیه راجعون

"خسرو شکيبايي" هنرمند بزرگ عرصه سينما و تلويزيون شب گذشته (پنجشنبه شب) به علت ايست قلبي دار فاني را وداع گفت .

یادش گرامی باد

فیلمهای سینمایی:
خط قرمز (مسعود کیمیایی - 1361)
دادشاه (حبیب کاووش - 1362)
صاعقه (1364)
رابطه (پوران درخشنده - 1365)
دزد و نویسنده (کاظم معصومی - 1365)
ترن (امیر قویدل - 1366)
شکار (مجید جوانمرد - 1366)
هامون (داریوش مهرجویی - 1368)
عبور از غبار (پوران درخشنده - 1368)
ابلیس (احمدرضا درویش - 1368)
جستجو در جزیره (مهدی صباغزاده - 1369)
سارا (داریوش مهرجویی - 1371)
پرواز را بخاطر بسپار (حمید رخشانی - 1371)
یکبار برای همیشه (سیروس الوند - 1371)
بلوف (ساموئل خاچیکیان - 1372)
کیمیا (احمدرضا درویش - 1373)
پری (داریوش مهرجویی - 1373)
درد مشترک (یاسمین ملک نصر - 1373)
لژیون (سیدضیاءالدین دری - 1373)
سایه به سایه (علی ژکان - 1374)
خواهران غریب (کیومرث پوراحمد - 1374)
سرزمین خورشید (احمدرضا درویش - 1374)
عاشقانه (علیرضا داودنژاد - 1374)
روانی (داریوش فرهنگ - 1376)
زندگی (اصغر هاشمی - 1376)
دختردایی گمشده (داریوش مهرجویی - 1377)
میکس (داریوش مهرجویی - 1378)
دختری بنام تندر (حمیدرضا آشتیانی پور - 1379)
کاغذ بی خط (ناصر تقوایی - 80/1379)
مزاحم (سیروس الوند - 1380)
اثیری (محمدعلی سجادی - 1380)
صبحانه برای دو نفر (مهدی صباغزاده، 1382)
ازدواج صورتی (منوچهر مصیری، 1383)
سالاد فصل (فریدون جیرانی، 1383)
حکم (مسعود کیمیایی، 1383)
ستاره ها: ستاره بود (فریدون جیرانی، 1384)
عروسک فرنگی (فرهاد صبا، 1384)
چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور، 1384)
رئیس (مسعود کیمیایی، 1385)

مجموعه های تلویزیونی:
مدرس
خانه سبز (مجموعه - بیژن بیرنگ، مسعود رسام - 1375)
کاکتوس (مجموعه سری اول - محمدرضا هنرمند - 1377)
تفنگ سرپر‌ (مجموعه - امرالله احمدجو - 79/1378)
در کنار هم (مجموعه تلویزیونی - فتحعلی اویسی- 1381)

تکبر


امام علی ع: کسی که خويش را بزرگ ببيند در پيشگاه خدا حقير است .

مدیریت از نگاه امام علی (ع)


ضروت انجام كارشناسي در امر مديريت :
در امر صلاح ملك با دانشمندان فراوان گفتگو كن و با خردمندان بحث نما كه مايه آباداني و اصلاح شهرها و برقراري نظم و قانون است.

ملکوت الهی


دو هزار سال پیش شخصی از مسیح پرسید؟ "چه کسی می تواند وارد ملکوت الهی شود؟"
مسیح به کودکی اشاره کرد و گفت: "کسانی که دلی به بی پیرایگی دل این کودکان دارند."

الهی


الهی ! مرا عمل بهشت نيست و طاقت دوزخ ندارم . اکنون کار با فضل تو افتاد .

خودمان را فراموش نکنیم


گاهی اوقات (شايد هم خيلی وقت‌ها) آدم‌ها نياز دارند خودشان با خودشان خلوت کنند. خودشان باشند و بس. خودشان با خودشان خيال‌شان را پرواز دهند،‌ اندوه را واژه واژه با تار و پود وجودشان تصوير کنند. آدم تا با خودش تنهای تنها نباشد، نمی‌تواند گره‌ِ اندوه را باز کند. نمی‌تواند اين دمل چرکين غم را بشکافد. بايد اين خلوت را در عمل داشت. خلوت ذهنی و تصفيه‌ی خيال. بايد بتوانی کوتاه مدتی هم که شده انقطاعی داشته باشی از عالم و آدم تا بتوانی گريبان خودت را محکم بچسبی و به حساب خودت برسی. شايد اين‌همه زرق و برق دنیا بهانه‌های کوچک و بزرگی است برای گريز از چيزی گریز از خویشتن خویش. اما وقتی بخواهی بی‌پروا ساعتی هم که شده خودت باشی بدون اين‌که سايه‌های وجودت مزاحم هسته‌ی درون‌ات باشند به اسرار درونت میرسی. آنجا که باید بدیها را بزدایی و خوبیها را بیشتر کنی. آدم‌ها همه‌شان هميشه چيزی توی کارنامه‌شان هست که بايد به حساب‌اش برسند. اين رسيدگی فرصت و مجال می‌خواهد. مثل کسی که قرار است مقاله‌ای بنويسد يا تحقيقی جدی بکند که بايد برود توی اتاق‌اش،‌ در را به روی آدم و عالم ببندد و کارش را انجام دهد. خودمان را فراموش نکنیم.

در محضر قرآن


عمل، نزدیکترین همراه

يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ اَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ اَمَداً بَعيداً- سوره آل عمران -آيه 30
به ياد آر! روزى كه انسان هر كار نيك و بد خويش را حاضر بيند و آرزو كند: اى كاش! ميان او و كردار زشتش، فاصله زيادى مى‏بود.

از وصيت نامه داريوش کبير


اينک من از دنيا ميروم بيست وپنج کشور جزء امپراتوري ايران است. و در تمام اين کشور ها پول ايران رواج دارد وايرانيان در آن کشور ها داراي احترام هستند . و مردم کشور ها در ايران نيز داراي احترام هستند. جانشين من خشايار شا بايد مثل من در حفظ اين کشور ها بکوشد . وراه نگهداري اين کشور ها آن است که در امور داخلي آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد. هرگز دوستان ونديمان خود را به کار هاي مملکتي نگمار و براي آنها همان مزيت دوست بودن با تو کافي است . چون اگر دوستان ونديمان خود را به کار هاي مملکتي بگماري و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمايند نخواهي توانست آنها را به مجازات برساني چون با تو دوست هستند و تو ناچاري رعايت دوستي بنمايي .

جهان پنهان


تو پنداري كه ما چشم و دهانيم ؟
جهانيم و از چشم خود نهانيم
به چشم جان تماشا كن جهان را
جهان در ماست ني ما در جهانيم

آسایش دو گیتی


عافيت


رسول اكرم (ص) : عافيت را براي ديگران بخواه تا نصيب تو شود .

سه‌شنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷

مبارک


میلاد فرزند کعبه مبارک باد

دوشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۷

ای بی انباز


ای خدای پاک بی انباز یار- دست گیر و جرم مارا در گذار
یاد ده بر ما سخن های رقیق- که تو را رحم آورد ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن- مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری تبدیلش کنی- گر که جوی خون بود نیلش کنی
این همه مینا گریها کار توست- این همه اکسیر ها زاسرار توست

نفهميدن


چه گرانبها انسانهايي كه بزرگواريها و عظمت هاي خوب و دوست داشتني و زيبايي هاي لطيف و قيمتي انساني را دارند و خود از آن آگاه نيستند. اين از آن مقوله نفهميدن هايي است كه به روح ،ارجمندي متعالي و عزيزي مي بخشد.


تفاوت


صاحب دلي بـه مدرسه آمد ز خانقاه

بشكست عهد صحبت اهل طريق را

گفتم ميان عابـد و عالم چه فـرق بود

تا اختيار كردي از آن ايـن فريق را

گفت او گليم خويش بدر ميبرد زموج

وين سعي ميكند كه بگيرد غريق را

چه حاصل


دلا غافل ز سبحانی چه حاصل

مطيع نفس شيطانی چه حاصل

بود قدر تو افزون از ملائک

تو قدر خود نمی دانی چه حاصل